ژانر وحشت یک ژانر دشوار برای پیاده سازی است. یک ترکیب ظریف بین اطمینان از اینکه بازیکن ترس های بازی را حس می کند بدون اینکه بازی تلاش مضاعفی برای ترساندن انجام دهد، وجود دارد. همچنین باید تنش ایجاد شده و بازده موفقیت آمیز اثر را متعادل کنید، و حتی پس از آن، آنچه که ممکن است شما ترسناک ببینید، فرد دیگری اصلا آن را ترسناک نیابد. این ترکیب عالی از عوامل چیزی است که ژانر ترسناک را، خصوصا بازی های مستقل اغلب با آن دست و پنجه نرم می کنند، و بازی هایی تولید می شوند که همه شبیه به یکدیگر هستند. هنگامی که یک تریلر از بازی به اسم Insomnis را برای اولین بار می بینید، و شعار اصلی آن، یک بازی متفاوت ترسناک را به بازیکنان وعده می دهد، احتمالا اگر از طرفداران این ژانر هستید، به شدت هیجان زده خواهید شد.
بازی Insomnis در ابتدا و در سال ۲۰۱۸ بر روی پلتفرم بازی یوتوب قابل بازی کردن بود. یک بازی کوچک ترسناک، بدون داستان سرایی خاص و یک گیم پلی نه چندان جلا یافته. اکنون که به یک بازی مستقل تبدیل شده است و یک بار دیگر کمپانی سازنده بازی آن را ساخته است، یکی از عناصر مهم Insomnis که بسیار متفاوت از نسخه اولیه آن است، این است که در واقع یک خط داستانی اکنون به بازی اضافه شده است. شخصیت اصلی بازی، یعنی جو، یک روز از وکیل پدربزرگش که از او جدا شده تماسی را دریافت می کند. خویشاوند بزرگ تر او مرده است و اکنون این شما هستید که باید خانه شان را که به ارث برده اید، کشف کنید. به محض ورود، شما شروع به کشف جزئیات بسیار درهم و برهم در مورد پدربزرگ خود می کنید، و دیری نمی گذرد که ارواح برخی از کودکان که ممکن است کینه بسیار زیادی داشته باشند، آزارتان می دهد. اگر فکر می کردید که کلمه مزاحمت یک انتخاب عجیب برای یک بازی ترسناک است، در اشتباهید. در بازی Insomnis بیشتر از آن که نگران ترسیدن باشید، باید نگران مزاحمت باشید. در اکثر مواقع بازی برایتان مزاجمت ایجاد می کند و در بسیاری از سکانس ها، ارواح مختلف برای شما مزاحمتی را ایجاد می کنند که می تواند بسیار بدتر از ترسیدن باشد. از نظر گیم پلی، Insomnis دقیقا چیزی است که از هر بازی ترسناک اول شخص ساخته شده در دهه گذشته انتظار دارید. شما در اطراف خانه قدم می زنید، با اشیاء برای حل پازل تعامل می کنید و اقلام یا کلکسیونی را برمی دارید. همانطور که کلکسیون ها را جمع آوری می کنید، جزئیات بیشتری در مورد خط داستانی باز می کنید و راز تاریک آنچه را که در خانه پدربزرگتان بوده است، کشف می کنید. نکته دیگری که می تواند بازی را بسیار متفاوت تر از بازی های هم ژانرش کند، عدم وجود جامپ اسکر است. از این نظر می تواند با بازی های هم ژانرش متفاوت باشد که دیگر درگیر کلیشه های این ژانر، خصوصا جامپ اسکر نشده است و این مکانیک رنگ و رو رفته را از بازی اش حذف کرده است. به غیر از این مورد، پازل ها نسبتا ابتدایی هستند. در چندجا ممکن است پازل های جالی را ببینیید اما در کل سطح طراحی پازل ها بسیار ابتدایی است و نمی تواند چالشی را برای بازیکنان ایجاد کند. به جز حل معما و پیدا کردن اشیا، گیم پلی بازی هیچ چیز خاصی برای ارائه ندارد.
در حالی که Insomnis کار مناسبی برای ایجاد تنش با گرافیک و موسیقی در لحظات اولیه انجام می دهد، واقعاً نمی داند چگونه این تنش را در طول بازی تکرار کند. بازی همانند بازی های نسل های قدیمی، بارها و بارها از همان قطعات تکراری که در اول بازی استفاده شده است استفاده می کند. اولین باری که یکی از آنها به طور ناگهانی به گوش می رسند، کمی ترسناک خواهند بود اما بعد از بار چهارم یا پنجم، شما فقط می خواهید تا صدا را ببندید تا دیگر موسیقی تکراری نشنوید. صداگذاری دیگر عناصر بازی به صورت کلی خوب است و صداها آن حس ترس و وخشت را منتقل می کنند هر چند که بازی در حالت کلی آنقدر ها هم ترسناک نیست. گرافیک بازی شاید در حد و اندازه نسل نهم نباشد اما بدون شک شاهد یک گرافیک تمیز و شسته رفته هستیم. طراحی محیطی بازی با اتمسفر داستانی همخوانی دارد و خانه پدربزرگ جو بسیار زیبا طراحی شده است. شخصیت ها و ارواح نیز هرکدام به بهترین شکل ممکن طراحی شده اند و نمی توان ایراد خاصی را گرفت. موتور گرافیکی بازی هم نسبت به نسخه ۲۰۱۸ پیشرفت زیادی کرده است و Insomnis در بعد فنی و گرافیکی، برخلاف دیگر بخش ها، عملکرد خوبی دارد.
حرف آخر
بازسازی Insomnis و اضافه کردن داستان، آن طور که باید و شاید نتوانست موفقیت آمیز باشد. بهتر بود حالا که بخش داستانی در بازی وجود دارد، کمی گیم پلی بازی را تغییر می دادند. هیچ میزان موسیقی محیطی وهم انگیز و جلوه های صوتی، و هیچ مقدار گرافیک مناسب، یک بازی را به خودی خود ترسناک نمی کند. داستان بازی مجذوب کننده نیست، عناصر ترس آنقدرها هم ترسناک نیستند، و به جز یکی دو لحظه جالب، هیچ یک از پازل ها آنقدر هوشمندانه یا درگیر کننده نیستند. پس از اینکه اصلاً به هیچ یک از شخصیتها وابسته نشدید، پایان بازی شما را وادار می کند که یک انتخاب واحد داشته باشید که اصلا هم ضروری به نظر نمی رسید. بازی Insomnis در کل می تواند یک تجربه نه چندان عمیق باشد که برای یک بار بازی کردن شاید بتوان به آن فکر کرد اما برای یک تجربه عمیق و یا تجربه تکرارهای مجدد، بازی ارزشش را ندارد.
Verdict
The remake of Insomnis and the addition of the story, as it should and perhaps did not succeed. It would be better if they changed the gameplay a bit now that there is a story part in the game. No amount of eerie ambient music and sound effects, and no amount of decent graphics, will make a game scary by itself. The game’s story isn’t engaging, the scare elements aren’t all that scary, and aside from one or two interesting moments, none of the puzzles are all that clever or engaging. After not getting attached to any of the characters at all, the ending forces you to make a single choice that doesn’t seem necessary at all. Insomnis can be a not so deep experience as a whole, which can be considered for playing once, but for a deep experience or replay experience, the game is not worth it.