بازی Oceanhorn: Chronos Dungeon با زیباییشناسی جذاب و رترو، ساختار مراحل تصادفی، چالشهای متنوع و چهار شخصیت قابل بازی، تمام ویژگیهای یک بازی روگلایک خزنده در سیاهچال عالی را دارد. همانطور که می دانید، محبوبیت این ژانر در سالهای اخیر به طرز چشمگیری افزایش یافته است و بسیاری از بهترین عناوین آن به PC و حتی موبایل نیز راه یافتهاند، به این معنی که اکنون سطح انتظارات از چنین بازیهایی از همیشه بالاتر است. متأسفانه، چنین مقایسههایی به افزایش موفقیت Oceanhorn: Chronos Dungeon کمک چندانی نمیکند، زیرا حتی قبل از اینکه اولین اجرای آن کامل شود، خود را به عنوان یک بازی نپخته با مبارزات و ریتم ضعیف نشان میدهد.
داستان بازی حدود ۲۰۰ سال پس از وقایع نسخه قبلی این سری یعنی Oceanhorn 2: Knights of the Lost Realm اتفاق میافتد و شما را در نقش گروهی از ماجراجویان بیباک قرار میدهد که در آخرین تلاش خود برای تغییر تاریخ و از بین بردن موجودات پلیدی که اکنون در سرزمین مادری شان پرسه میزنند، به دنبال یک ساعت شنی جادویی میگردند.
گیم پلی بازی Chronos Dungeon از زاویه دید بالا به پایین دنبال میشود و خود سیاهچاله های آن با سبک باشکوه ۱۶ بیتی، انیمیشنهای زیبا و موسیقی متن دلنشینی ارائه شده است. میتوانید به تنهایی بازی را پیش ببرید و در هر لحظه بین هر قهرمان جابجا شوید، یا میتوانید یک یا دو نفر از دوستانتان را برای انجام یک بازی مشارکتی به صورت co-op همراه خود بیاورید.
در شروع یک ماموریت جدید، به قهرمانان شما ویژگیهای خاصی اختصاص داده میشود که بر اثربخشی آنها تأثیر میگذارد. این در تئوری، باید با مراحل تصادفی بازی ترکیب شود تا یک عنوان با ارزش تکرار بالا را تشکیل دهد، اما هیچ تعداد تغییر دهنده پسزمینه نمیتواند این واقعیت را تغییر دهد و به هین علت، Chronos Dungeon هرگز جایگاه خود را در میان بازیهای مشابه پیدا نمیکند.
هر مرحله مملو از دشمنانی است که باید آنها را از پا دربیاورید، تلههایی که باید از آنها اجتناب کنید و غنایمی که باید جمعآوری کنید. تمرکز اصلی در اینجا بر روی مبارزه است و معمولاً زمانی که شما فرماندهی هر شخصیت را بر عهده دارید، در بهترین حالت خود قرار دارد، به این معنی که بخش همکاری میتواند از بخش تک نفره لذت کمتری داشته باشد.
شوالیه شمشیرزن، شکارچی تیرانداز، استاد بزرگ نیزهدار و جادوگر پرتابکننده جادو، همه این چهار شخصیت حمله اصلی و ویژه خود را دارند؛ آنها همچنین میتوانند قبل از اینکه استقامتشان تمام شود، چندین بار جاخالی دهند و از سلاحهای ویژه مانند ستارههای پرتابی که در سراسر سیاهچال پنهان شدهاند، استفاده کنند. ماهیت سادهی مبارزات در ابتدا کاملاً جذاب است و یادآور نسخه های اولیهی سری زلدا میباشد. مشکل این است که Chronos Dungeon معماها و ماهیت دستساز سیاهچالهای کلاسیک زلدا را حذف کرده و نتوانسته آنها را با چیزی اساسی جایگزین کند.
حتی در شلوغترین نبردهای Oceanhorn: Chronos Dungeon هم تنش کمی وجود دارد، زیرا دشمنان به شیوهای قابل پیشبینی و بدون چالش عمل میکنند و در بسیاری از موارد بدون نشان دادن ذرهای از خودخواهی، مستقیماً به سمت شما میدوند. حتی گشت و گذار در محیط هم به سرعت شروع به کند شدن میکند و شخصیتها با سرعتی حلزونی حرکت میکنند، با وجود اصرار بازی مبنی بر اینکه شما محیط اطراف خود را برای یافتن سکههای مهم جستجو کنید.
همانطور که میبینید، سطح دشواری بازی در هر طبقه به میزان مشخصی افزایش مییابد که توسط نوار ریسک شما منعکس میشود. با این حال، میتوانید با پیدا کردن یک مجسمه طلایی و دادن هدیهای قابل توجه به آن، چالش کلی را در طول یک مرحله کاهش دهید. این بدان معناست که اگر میخواهید به طور مطمئن به طبقات آخر برسید، دائماً باید پول پسانداز کنید و تنها راه واقعی برای به دست آوردن آن مقدار پول، جستجو برای آن است.
اما هر چه زمان بیشتری را در هر مرحله بگذرانید، واضحتر میشود که آنها فضاهای جالبی برای کاوش نیستند.حتی تلههای آتش و تیغ های فراوان بعد از مدت کوتاهی دیگر جذابیتی ندارند و حتی طرحبندیهای دائماً در حال تغییر هم تأثیر چندانی بر بازی ندارند. در حقیقت، پنهان کردن خروجی مرحله در جایی جدید فقط به این معنی است که شما باید زمان بیشتری را صرف جستجوی طاقتفرسای هر اتاق کنید و بیفکرانه گلدانها و جعبهها را در حین پیشروی بشکنید.
در نهایت، Chronos Dungeon در طول باس فایت ها که اغلب روایتهای بدیعی از شخصیتهای شرور کلاسیک Zelda هستند، لحظهای جان میگیرد. این نبردها هرگز کاملاً استثنایی نیستند، اما در عین حال، استراحتی دلپذیر از یکنواختی فزایندهی مراحل استاندارد ارائه میدهند.
حرف آخر
بازی Oceanhorn: Chronos Dungeon به عنوان جدیدترین محصول استودیوی نام آشنای Cornfox & Bros در ظاهر یک عنوان عالی به نظر میرسد اما نمیتواند با بهترین بازیهای روگلایک موجود در بازار رقابت کند. عناوین قبلی Oceanhorn مسلماً اقتباسی بودند – ابتدا به عنوان جایگزینهای موبایل برای بازیهای بهتر دیگر طراحی شده بودند – اما هر کدام ماجراجوییای ارائه میدادند که به طرز شگفتآوری به واقعیت نزدیک بود. در مقایسه، Chronos Dungeon بیشتر شبیه یک مینیگیم زودگذر است که به عنوان بخشی از یک تجربه بزرگتر تصور میشود. اما آنقدر گوشت و استخوان ندارد که بیشتر از یک بار اجرا دوام بیاورد، هرچند آنچه در حال حاضر اینجا است میتواند زمینه را برای یک روگلایک کاملتر در آینده فراهم کند.
Verdict
Oceanhorn: Chronos Dungeon, the latest from the well-known studio Cornfox & Bros, looks like a great title on the surface, but it can’t compete with the best roguelikes on the market. Oceanhorn’s previous titles were certainly adaptations – initially designed as mobile alternatives to other, better games – but each offered an adventure that felt surprisingly close to reality. Chronos Dungeon, by comparison, feels more like a fleeting minigame imagined as part of a larger experience. It doesn’t have enough flesh and bones to last more than a single run, though what’s here now could set the stage for a more fully-fledged roguelike in the future