من معمولا در سایر عناوین نقش آفرینی، عاشق انجام دادن کارهای تکراری برای بارها و بارها به مظور مشاهده بالا رفتن شمارنده آمار درخشان شخصیت خودم هستم و همچنین عاشق انجام این کار در چندین مهارت جداگانه هستم که با یکدیگر رقابت می‌کنند. به همین دلیل وقتی متوجه شدم که چقدر از بازی شبیه‌سازی زندگی و ساخت پایگاه «FANTASY LIFE i: The Girl Who Steals Time» ساخته‌ی توسعه‌دهنده‌ی LEVEL-5 در مقایسه با بازی اصلی نینتندو ۳DS لذت می‌برم، کاملاً شگفت‌زده شدم. در طول یک هفته‌ی گذشته، من در جنگل‌ها به جستجو پرداخته‌ام، دریاها را از تمام موجودات دریایی خالی کرده‌ام، برای شلوارهای جدید سوزن نخ کرده‌ام و کارهای بیشتری را در این دنباله مورد انتظار برای عنوان نقش‌آفرینی تحسین‌شده‌ی ۳DS خودم انجام داده‌ام.
در داستان بازی «Fantasy Life i: The Girl Who Steals Time»، شما در نقش یک کاوشگر بی‌باک و تازه‌کار بازی می‌کنید که در کنار یک باستان‌شناس که به دنبال کشف جدیدی در جزیره‌ای بسیار دور از آب‌های آزاد است، به دنبال او می‌رود. این دو نفر با استفاده از فسیل‌های یک اژدهای باستانی، به همراه گروه رنگارنگ موجودات مخملی شکل و پرنده‌ای به نام Trip، به زودی به جزیره مورد نظر خود می‌رسند، اما نه پس از اینکه توسط یک اژدهای شیطانی با موشک‌هایی که از بدنش بیرون می‌آید، مورد حمله قرار می‌گیرند. این اژدها با به چالش کشیدن تمام حس آناتومی یک اژدها، کشتی شما را با خشم منفجر می‌کند و شما و گروهتان را به پرواز در می‌آورد.
در این لحظه متوجه می شوید که تمام امیدها از بین رفته، اما استخوان‌های آن اژدها دوباره به هم می‌چسبند و اژدهای استخوانی را زنده می‌کنند! این موجود غول‌پیکر که از کلسیم و مواد معدنی تشکیل شده، شما را نجات می‌دهد، اما نه قبل از اینکه از طریق یک پورتال به قلمرویی کاملاً متفاوت از آنچه در آن بودید، وارد شود. تقریباً مثل اینکه به گذشته سفر کرده‌اید… شما در نقش “Trip” و اژدها (که اکنون «Skelegon» نامیده می‌شود) اکنون باید معمای زیادی را حل کنید.
برای کسانی که با سری “Fantasy Life” آشنا نیستند، یادآوری می کنم که این مجموعه خودش را اصطلاحا یک «نقش‌آفرینی زندگی آهسته» می‌نامد و فکر می‌کنم این اصطلاح احمقانه است، اما به نوعی خلاصه‌ی آن است. این یک RPG است، همراه با ارتقاء سطح، اعضای گروه و غنیمت‌های فراوان. اما آیا به نوعی شبیه‌ساز مزرعه نیز هست؟ شما با دسترسی به ۱۲ «زندگی» مختلف (که به عنوان کلاس‌های شغلی نیز شناخته می‌شوند) شروع می‌کنید که به سه گروه مختلف تقسیم می‌شوند: مبارزه، جمع‌آوری و ساخت و ساز.
همه چیز به طور هماهنگ کار می‌کند تا از همه کلاس‌ها به بهترین شکل استفاده شود و بنابراین شما باید با هم همکاری کنید. شما با قطع درختان یا استخراج سنگ‌ها، اقلام را جمع‌آوری می‌کنید. سپس می‌توانید به یک میز کار بروید و کلاه آهنگری خود را بر سر بگذارید تا از طریق ساخت و ساز، سلاح و زره بسازید.
سپس می‌توانید آنها را تجهیز کنید تا در برابر دشمنانی که شمشیر، کمان یا عصای جادویی به دست دارند، بهتر آماده شوید. برای شروع، باید یک زندگی انتخاب کنید. از آنجا، در تئوری می‌توانید آن شغل را به تنهایی انجام دهید، اما حداقل برای من، بازی با شروع همزمان هر ۱۲ شغل در ابتدا، به طور بهینه انجام می‌شود. بالا بردن سطح شغل‌ها نیاز به انجام ماموریت‌های خاص دارد و ماموریت‌ها معمولاً در امتداد مناطق داستانی اجرا می‌شوند. من از جابجایی بین جان‌ها و مدیریت همزمان همه پیشرفت‌هایشان لذت بردم، اما چه بخواهید هر ۱۲ کار را همزمان مدیریت کنید و چه بخواهید آنها را یکی‌یکی در اواخر داستان انجام دهید، بازی می‌تواند به شدت کند شود.
در توضیحات بالا، من به ۱۲ زندگی و داستان اشاره کردم و این‌ها بخش‌های بزرگی از بازی Fantasy Life i: The Girl Who Steals Time هستند. علاوه بر این، شما یک شهر کامل دارید که شامل روستاییان، خانه‌ها و یک سیاه‌چاله می‌شود. اما این همه ماجرا نیست: یک دنیای کامل الهام گرفته از Breath of the Wild نیز به طرز غیرقابل توضیحی در بازی وجود دارد، همراه با برج‌هایی که قفل بخش‌هایی از نقشه را باز می‌کنند و تعدادی معبد معمایی و جنگی نیز وجود دارد. نکته عجیب در مورد این منطقه که Ginormosia نام دارد، این است که در اوایل داستان معرفی می‌شود و سپس… دیگر تا اواخر بازی به آن اشاره‌ای نمی‌شود. اگر بخواهید می‌توانید به آنجا بروید. گشت و گذار در آن سرگرم‌کننده است و می‌تواند راهی آسان‌تر برای ساختن یک زندگی یا انجام برخی از ماموریت‌ها باشد.
مبارزات بازی ساده است اما هر یک از چهار کلاس به اندازه کافی متفاوت به نظر می‌رسند. کلاس Paladin ضربات سریع‌تر شمشیر را با دفع سپر ترکیب می‌کند، در حالی که Mercenary با شمشیری غول‌پیکر شما را به یک تهدید بزرگ و سنگین تبدیل می‌کند. کلاس Archer یک شخصیت سریع و با برد کم است در حالی که جادوگر با گذشت زمان به قدرت مانا من تبدیل شد. جمع‌آوری و ساخت و ساز می‌تواند به دلیل اجرای مشابه، تکراری شود، اما برخی از تفاوت‌های ظریف بین کشاورزی و ماهیگیری به روان‌تر شدن کلی کلاس‌ها کمک می‌کند.
در نهایت یک بخش چندنفره نیز برای بازی وجود دارد، اما تا به حال جذابیت اصلی آن برای من نبوده است. در حالت شبکه، یک دوست می‌تواند وارد بازی شود و شریک خود را در یک حالت جانبی باشکوه دوران Wii کنترل کند، جایی که بازیکن دوم واقعاً نمی‌تواند کار زیادی انجام دهد. در حالت آنلاین تا چهار بازیکن، نمی‌توانید کاری با داستان انجام دهید. بهتر است از آن برای گشت و گذار در Ginormosia یا سیاه‌چال‌های proc-gen در روستای خود استفاده کنید. حتی در آنجا، نمی‌توانید به برج‌ها یا معابد Ginmormosia دسترسی داشته باشید. این یک تجربه محدود است، اگرچه توسعه‌دهنده در حال ایجاد تغییراتی در آن است.
حرف آخر
Fantasy Life i: The Girl Who Steals Time یک عنوان مستقل بسیار سرگرم‌کننده است که کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد و همه آنها به خوبی با یکدیگر هماهنگ می‌شوند. به هیچ وجه یک بازی کند و آهسته نیست، اما یک بازی نفس‌گیر است و هر بازی نفس‌گیری که بتواند واقعاً مرا به تعهدات پس از بررسی بازگرداند، لیاقت چیزی بیش از یک توصیه صمیمانه از طرف من را ندارد. راستش را بخواهید، در ابتدا من در مورد موفقیت این بازی نگران بودم، زیرا واقعاً عاشق نسخه اصلی ۳DS بودم و چندان خوش‌بین نبودم که توسعه دهنده Level-5 بتواند یک دهه بعد همان جادو را به تصویر بکشد. خوشبختانه در بیشتر موارد، آنها این کار را کردند و پس از گذشت یکدهه، اکنون خوشحالم که دوباره با چندین شغلم، یعنی Angler، Paladin، Blacksmith و Artist، بازی می‌کنم.
Verdict
Fantasy Life i: The Girl Who Steals Time is a very fun indie title with a lot to do and it all fits together nicely. It’s not a slow game by any means, but it’s a breathtaking game, and any breathtaking game that can truly bring me back to my post-review commitments deserves nothing more than a hearty recommendation from me. To be honest, I was initially apprehensive about the success of this game, as I really loved the 3DS original and wasn’t too optimistic that developer Level-5 would be able to capture the same magic a decade later. Thankfully, for the most part, they did, and after a decade, I’m now happy to be playing with my multiple jobs again: Angler, Paladin, Blacksmith, and Artist
