نقد و بررسی بازی Luto

نقد و بررسی بازی Luto

یازده سال از آن زمان گذشته است و من احساس می‌کنم که ما هنوز در سایه P.T. هیدئو کوجیما، تیزر قابل بازی برای بازی لغو شده Silent Hills، زندگی می‌کنیم. در حالی که کونامی موفق شد این فرنچایز را با بازسازی بهترین نسخه آن و همچنین The Short Message احیا کند، غیرممکن است که تصور نکنیم کوجیما چه چیزی در سر می‌پرورانده است. بسیاری از بازی‌ها سعی کرده‌اند آن روح را دوباره زنده کنند و همه با مقادیر نسبی موفقیت همراه بوده اند. دو بازی Visage و MADiSON بهترین تلاش‌ها را برای انجام این کار ارائه دادند. متأسفانه، بازی‌های ناموفق زیادی وجود داشته‌اند که فقط جامپ اسکرها را پشت جامپ اسکرها، صداهای بلند را پشت صداهای بلند به دنبال شما روانه می کردند. با این حال، Luto کار کمی متفاوت انجام می‌دهد.

از لحاظ داستان، “این یک بازی در مورد مرگ است” به معنای واقعی کلمه، اولین چیزی است که هنگام شروع بازی می‌بینید. پس از آن، در بیابان از خواب بیدار می‌شوید و قبل از اینکه در خانه‌ای چشم بگشایید و به آینه‌ای خیره شوید. پس از مدتی کاوش در این خانه، کم‌کم متوجه می‌شوید که در آن گیر افتاده‌اید و نمی‌توانید آنجا را ترک کنید. تنها در خانه، صدای راوی را دارید که شما را در حل یکسری معماهای رمزآلود راهنمایی می‌کند و همچنین تلفنی که نقش کلیدی ایفا می‌کند.

من نمی‌خواهم چیز مهمی را اینجا لو بدهم زیرا Luto سعی می‌کند تا پایان، رمزآلود باقی بماند. اینکه راوی کیست؟ صدای آن طرف تلفن متعلق به چه کسی است؟ و ماجرای بیابان چیست؟ همه اینها به مرور زمان توضیح داده می‌شود و داستانی را می‌بینیم که با آنچه انتظار دارید، متفاوت است. Luto کار فوق‌العاده‌ای در داستان‌سرایی محیطی انجام می‌دهد، با یادداشت‌ها و نقاشی‌هایی که داستان را با پایانی رضایت‌بخش به هم پیوند می‌دهند.

در مورد گیم پلی، اگر PT را بازی کرده‌ باشید، با راهروی بی‌پایان و حلقه‌ای آشنا هستید که یک طراحی ساده خانه را می‌گیرد و شما را به محض ورود به در، به نقطه شروع برمی‌گرداند. Luto این فرضیه را می‌گیرد و کل بازی را حول آن می‌سازد. به طوری که شما در حال کاوش در محیط‌های حلقه‌ای متنوعی خواهید بود که به ظاهر غیرممکن هستند، اما معماهایی برای حل کردن در درون خود دارند و این ایده را به مرزهای خود می‌رسانند.

هیچ دشمنی برای مبارزه وجود ندارد و هیچ موجودی برای فرار و پنهان شدن از آن وجود ندارد. با این حال، این بدان معنا نیست که شما همیشه در امان هستید. هنگام کاوش در مکان‌های مختلف، با حضورهای شبح‌مانندی روبرو خواهید شد. این موارد اغلب مانع پیشرفت شما می‌شوند تا زمانی که معماهای فراوان پراکنده در اطراف مکان را حل کنید. بخش زیادی از Luto صرف کاوش در این محیط‌های کوچک اما وسیع می‌شود تا راهی برای فرار پیدا کنید. به دنبال سرنخ‌ها و حل معماهایی باشید که به گذشته شخصیت اصلی داستان می‌پردازند. در بیشتر موارد، آنها عمدتاً معماهای عالی هستند که توانایی‌های شما را آزمایش می‌کنند. شما باید به سرنخ‌های موجود در محیط و همچنین یادداشت‌های مختلف و یک دفترچه طراحی توجه زیادی داشته باشید که به شما نشان می‌دهد در صورت گم شدن در کنار گسترش داستان، چگونه پیش بروید.

تقریباً پنج ساعت طول کشید تا این بازی را از ابتدا تا انتها کامل کنم. من اکثر قریب به اتفاق اشیاء قابل جمع‌آوری را پیدا کردم و بازی را با سرعت نسبتاً معمولی به پایان رساندم. با این حال، هنوز هم اسرار بزرگی برای کشف وجود دارد و من وسوسه می‌شوم که برای کشف برخی از این موارد، دوباره به سراغ یک بازی دوم بروم. لوتو وقتی اوضاع عجیب می‌شود، در بهترین حالت خود قرار دارد. هر چه عجیب‌تر می‌شد، من بیشتر جذب می‌شدم.

برای پاسخ به این سوال که آیا Luto یک بازی ترسناک است باید بگویم کاری که این بازی خوب انجام می‌دهد، اجتناب از کلیشه تکیه بر جامپ اسکرها و صداهای بلند است. در عوض، بازی با حواس شما، حافظه شما از مکان‌هایی که در حال کاوش هستید، بازی می‌کند و در این زمینه، ظریف‌تر عمل می‌کند. Luto در رویکرد خلاقانه خود به وحشت و داستان‌سرایی بسیار فراتر می‌رود. توسعه دهندگان حتی موفق می‌شوند روح ملحفه قدیمی را به روشی قانع‌کننده که انتظارات را بر هم می‌زند، به تصویر بکشند.

البته، هنوز هم ترس‌های ناگهانی گاه به گاه در آن وجود دارد. در بیشتر موارد، این ترس‌ها خوب و گسترده و معمولاً مؤثر هستند. بدیهی است که نمی‌توانم چیزی را اینجا لو بدهم، اما Luto فوق‌العاده خلاقانه عمل می‌کند و ایجاد تنش در سراسر آن عالی است. دائماً تنش‌زا است و من با نزدیک شدن به هر گوشه‌ای، از روی صندلی‌ام تکان نمی خوردم.قصد ندارم که بگویم این یک تجربه وحشتناک است، اما در ایجاد تنشی که به آرامی شعله‌ور می‌شود، فوق‌العاده عمل می‌کند. اتفاقات زیادی نمی‌افتد و ترس‌ها نامحسوس‌تر هستند، که ترجیح من است. زیاده‌روی در ایجاد ترس‌های ناگهانی در نهایت بیشتر از اینکه ترسناک باشد، آزاردهنده می‌شود، بنابراین جالب است که لوتو در این دام نمی‌افتد. بنابراین، اگر از آن دسته افرادی هستید که وحشت ترسناک ناگهانی را ترجیح می‌دهید، ناامید خواهید شد.

در پایان جا دارد راجع به برجسته ترین ویژگی این بازی صحبت کنیم: صدا و گرافیک. طراحی صدای خوب جایی است که یک بازی ترسناک موفق می شودیا شکست می خورد و خوشبختانه در این زمینه بازی Luto به خوبی می‌درخشد. با حرکت در خانه و راهروهای فراوان، جزئیات زیادی خواهید دید و می‌شنوید. از افتادن جعبه‌ها گرفته تا کوبیده شدن درها و حرکت افراد از میان دیوارها. این طراحی صدا برای غرق کردن شما در دنیای بازی در حین کاوش، بسیار مفید است. از نظر صداگذاری، چیز زیادی وجود ندارد. شما نقش یک شخصیت اصلی ساکت را بازی می‌کنید که به دنیای اطرافش واکنشی نشان نمی‌دهد. با این حال، صدای شیطانی در تلفن وجود دارد که گاهی اوقات کمک می‌کند (یا نمی‌کند) و همچنین یک راوی که در طول سفر به جنون می‌درخشد، گاهی اوقات با شور و شوقی تقریباً در حد بازی Stanley Parable همراه می‌شود. من در ابتدا به این رویکرد شک داشتم، اما در نهایت به نکته برجسته من تبدیل شد.

در مورد گرافیک، استفاده‌ای سرراست و بسیار قابل تشخیص از موتور Unreal Engine 5 وجود دارد. محیط‌ها جزئیات خوبی دارند، اما بازی مملو از فیلترهای معمول پس از پردازش است. رک و پوست‌کنده بگویم، این بازی تقریباً مثل هر بازی ترسناک مدرن دیگری که با موتور Unreal Engine ساخته شده، به نظر می‌رسد. البته ظاهر بدی ندارد، فقط کلیشه‌ای به نظر می‌رسد. با این حال، وقتی Luto در جلوه‌های بصری خود خلاقیت به خرج می‌دهد، این کار را به طرز شگفت‌انگیزی با جلوه‌های ویژه عالی انجام می‌دهد.

متأسفانه، اما قابل درک است که این بازی از حالت فوق عریض پشتیبانی نمی‌کند. مهم نیست در طول بازی مشغول انجام چه کاری هستید، نوارهای سیاه در سراسر بازی قابل مشاهده خواهند بود. با این حال، هدفی پشت این انتخاب وجود دارد که پس از گذراندن چند ساعت آشکار می‌شود. این گزینه به طور مرتب پیاده‌سازی شده است، اما برای دیگر مخاطبین، آماده باشید تا در کل بازی به وجود نوارهای سیاه در همه طرف عادت کنید.

حرف آخر

Luto یک بازی ترسناک کوتاه اما فوق‌العاده و یک شاهکار در داستان‌سرایی و فضاسازی است که از تجربه آن لذت بردم. در ابتدا، انتظار زیادی از این بازی نداشتم و به اشتباه فرض کرده بودم که این فقط یک عنوان الهام گرفته شده ساده دیگر از P.T. خواهد بود که کاری جز سیر کردن عطش ما برای هر چیزی که به طور مبهم شبیه به چیزی است که Silent Hills “می‌توانست باشد” انجام نمی‌دهد. خوشبختانه پس از اینکه چند دقیقه ابتدایی بازی را گذراندم، انتظاراتم تغییر کردند. این یک تجربه کاملاً منحصر به فرد است که توانست من را با دنیای بسیار عجیب خودش آشنا کند و با اینکه ترسناک‌ترین یا چالش‌برانگیزترین بازی ترسناک نیست، اما یک تجربه عالی و تدریجی بود، تجربه‌ای که می‌توانم به راحتی آن را به علاقه‌مندان به بازی‌های ترسناک توصیه کنم.

Verdict

Luto is a short but excellent horror game and a masterpiece of storytelling and atmosphere that I thoroughly enjoyed playing. At first, I didn’t expect much from this game, wrongly assuming that it would be just another simple P.T.-inspired title that did nothing more than satisfy our thirst for anything vaguely resembling what Silent Hills “could have been.” Thankfully, after playing the first few minutes of the game, my expectations were changed. It’s a completely unique experience that managed to introduce me to its own very strange world, and while it’s not the scariest or most challenging horror game, it was a great, gradual experience, one that I can easily recommend to horror fans

8

نقاط قوت

  • اتمسفر بازی بسیار پرتنش و عمیق است
  • معماها جذاب هستند و طراحی خلاقانه ای دارند
  • راوی داستان، حس و حال ترسناکی به بازی می‌دهد و هرگز کلیشه‌ای به نظر نمی‌رسد
  • جلوه های صوتی و گرافیکی به خوبی می توانند مخاطب را درگیر روایت بازی کنند

نقاط ضعف

  • دوست داشتم روایت بیشتری در مورد زندگی شخصی شخصیت‌های بازی وجود داشته باشد
  • گیم پلی شبیه‌ساز پیاده‌روی می تواند برای برخی بازیکنان، خسته کننده باشد
8 گرافیک
7.5 گیم پلی
8.5 داستان
8 موسیقی