نقد و بررسی بازی Arcadia: Colony

نقد و بررسی بازی Arcadia: Colony

در بازاری که از قبل اشباع شده است، برای متمایز شدن به عنوان یک پلتفرمر به سبک مترویدوانیا، کار خاص یا غیرعادی لازم است. Arcadia: Colony قصدا داشته با سبک‌های عجیب و غریب، انیمه‌ها و مکانیک‌های منحصربه‌فرد تغییر شخصیت‌ها، تأثیر قابل‌توجهی بگذارد که ارزش آن را داشته باشد که روی Nintendo Switch منتشر شود، اما نتایج متفاوت است و محصول نهایی دقیقا همان چیزی نیست که توسعه دهندگان انتظار داشتند.

محوریت گیم پلی اکتشافی در اوایل بازی مشخص می شود، سه قهرمان متمایز وجود دارند که همگی جزو حیوانات انسان‌واره‌ای هستند که توسط یک دانشمند مأموریت داده می‌شوند تا شهر را از دست برخی از هیولاهای شیطانی نجات دهند. شما بازی خود را به عنوان یک موش کور جذاب به نام Tazpo شروع می کنید که علاوه بر دویدن و پریدن استاندارد، قادر است هر آیتم را در محیط که قابل جابجایی است بلند کرده و حرکت دهد. این توانایی او در پازل‌هایی که باید جعبه‌ها را روی سوئیچ‌ها قرار داد تا درها را باز کنند، یا ترامپولین‌های تقویت‌کننده پرش را در موقعیتی مانور دهند تا به مناطق دور از دسترس بپرند، کاربرد دارد.

تازپو به‌عنوان یک موش کور، همچنین می‌تواند در مناطق خاصی سوراخ ایجاد کند، همانطور که از چنین موجودی، خراب کردن بسیاری از چمن‌ها با حفر تونل‌های بی‌وقفه‌شان انتظار می‌رود. طولی نمی کشد که دومین نفر از سه شخصیت بازی Arcadia: Colony معرفی می شود: یک خرگوش سفید به نام Airi که وقتی در زمان واقعی با فشار دادن دکمه به بازی فراخوانی می‌شود، می‌تواند برای رسیدن به پلتفرم‌های دور از دسترس و عبور از شکاف‌های بزرگ، به سمت یک پرش مضاعف حرکت کند.

در نهایت تیم دکتر نوح Enji یک جوجه تیغی است که می تواند خود را به مناطق سبز روشن مشخصی از زمین بازی بچسباند یا به شکل توپی بغلتد تا در تونل ها جا بیفتد و همچنین نقش متخصص فناوری را بر عهده گیرد و هدایت ابزارهایی مانند پرتابه ها را زیر نظر بگیرد.. جالب اینجاست که صحبت با بسیاری از NPCها بسته به اینکه کدام یک از قهرمانان را انتخاب کرده‌اید، پاسخ‌های متفاوتی را به دنبال خواهد داشت که به پیشبرد داستان و شخصیت‌پردازی به خوبی کمک می‌کند.

این مکانیزم جابه‌جایی بین سه شخصیت چیزی است که من را به یاد بازی کلاسیک The Lost Vikings می‌اندازد، اگرچه در اجرای Arcadia: Colony کمی مبهم‌تر است و در ابتدا می‌توان فهمید که دقیقاً چه کاری باید انجام شود تا پیشرفت کرد، اما در اغلب موارد اینکه بتوانید برخی از پازل های پلتفرمینگ را تکمیل کنید، بسیار دشوار است. در اینجا می توانم به فیزیک پرش ضعیف بازی اشاره کنم. اینرسی واقعی پرش کمی شناور و خاموش به نظر می‌رسد و اگر زمین بخورید و بمیرید، بلافاصله به چک پوینت اخیر بازمی‌گردید، مشابه این ویژگی را در بازی Super Meat Boy دیده بودم.

از نظر بصری، طراحی شهر بازی شفاف به نظر می رسد بدون اینکه هرگز تماشایی باشد. با نگاهی ساده به محیط بازی متوجه تأثیر متمایز انیمه ها و اشاره به فرهنگ ژاپنی بازی می شوید. البته گاهی اوقات تشخیص خطر و جزئیات تزئینی دشوار می شود و به همین علت به تعداد دفعات زیادی خواهید مرد.

خوشبختانه یک نقشه در بازی Arcadia: Colony وجود دارد که به طور مفید مناطقی را که به توانایی‌های خاص سه قهرمان داستان مربوط می‌شود، نشان می‌دهد، مانند نشان دادن مکان‌هایی که موش کور می‌تواند حفاری کند، یا بخش‌های سبز رنگی که به عنوان چسب برای خارهای خارپشت عمل می‌کنند. نقشه بزرگ است، با این حال نسبتاً بدون جنب و جوش است.

نکته مهمی که باید در مورد این بازی یادآور شوم، این است که در این بازی منتظر انبوهی از دشمنان یا مبارزات پویا نباشید، زیرا شالوده بازی در حل معما و ترکیب توانایی های منحصر به فرد این سه حیوان برای کشف و افشای اسرار پنهان است.

با این حال، چند باس فایت نسبتاً منحصر به فرد وجود دارد. این غول‌ها با توجه به اینکه شکل پرندگان مکانیکی خزنده با چشم‌های درخشان بی‌جان را به خود می‌گیرند، وقتی وارد می‌شوند، در واقع بسیار تهدیدآمیز و شوم هستند. هر رئیس به خودی خود یک پازل است و شما باید از مغز خود و همچنین از هر سه مجموعه توانایی در اختیار خود برای از بین بردن آنها استفاده کنید. به نظرم باس فایت های بازی جزو سرگرم کننده ترین جنبه های گیم پلی آن بود.

حرف آخر

Arcadia: Colony هیچ کار جدیدی انجام نمی دهد و یا به هیچ وجه ژانر خود را تقویت نمی کند، اما چیزی که ارائه می دهد یک پلتفرمر خوب با مقدار قابل توجهی چالش و مکانیک یکپارچه تغییر شخصیت است که بسیار خوب کار می کند. فیزیک شناور و بعضاً عجیب و غریب بازی گاهی اوقات شما را ناامید می‌کند، اما زمان زیادی طول نمی‌کشد تا با نحوه اجرای پرش‌ها آشنا شوید و ویژگی Rewind on death تا حدودی توجه شما را از نکات منفی دور می‌کند. اگر از طرفداران سرسخت این نوع بازی ها هستید، ارزش وقت گذاشتن را دارد و اگر می خواهید کمی سرگرم کننده در حال حرکت داشته باشید، بازی Arcadia: Colony می تواند انتظارات شما را برآورده کند. فقط اینکه انتظار طراحی سطح عناوینی همچون Metroid یا Cave Story را نداشته باشید.

Verdict

Arcadia: Colony doesn’t do anything new or advance its genre in any way, but what it does offer is a good platformer with a decent amount of challenge and an integrated character switching mechanic that works very well. The game’s floating and sometimes weird physics sometimes frustrates you, but it doesn’t take long to learn how to perform jumps, and the Rewind on death feature somewhat distracts you from the negatives. If you’re a die-hard fan of these types of games, it’s worth your time, and if you want some fun on the go, Arcadia: Colony can meet your expectations. Just don’t expect the level design of titles like Metroid or Cave Story

6.3

نقاط قوت

  • استفاده از سه شخصیت متمایز، ایده خوبی است
  • گرافیک دوست داشتنی و کارتونی خاصی دارد
  • موسیقی متن فوق العاده است
  • باس فایت ها واقعا سرگرم کننده هستند

نقاط ضعف

  • فیزیک شناور و عجیب و غریب شخصیت ها می تواند ناامیدی زیادی را به همراه داشته باشد
  • گیم پلی می تواند در جاهایی کمی کسل کننده باشد
  • طراحی مراحل چندان جالبی ندارد
  • با اینکه دنیای بازی نسبتا وسیع است، ولی تهی به نظر می رسد
7 گرافیک
5.5 گیم پلی
6 داستان
6.5 موسیقی