در اولین ثانیهی شروع بازی «فارکرای: نخستین» با یک شمارش معکوس روبهرو میشویم که به سرعت ما را از سال ۲۰۱۶، اوج شکوفایی تمدنهای مدرن بشری به عقب میبرد تا به ۱۰ هزار سال قبل از میلاد مسیح برسیم. زمانی که انسانها تازه درحال بیرون آمدن از غارها بودند. این تنها کاری است که یوبیسافت برای قرار دادن بازیکنندهها در فضای دنیای جدیدش انجام داده است: یک شمارش معکوس خشک و خالی و تمام! درحالی که وقتی خبر ساخت «نخستین» اعلام شد و اولین تریلر خوفناکِ بازی را دیدم، سر از پا نمیشناختم. برای کسی که عاشق مهندسی نوآورانهی گیمپلی «فارکرای۳» است، قسمت چهارم یک ناامیدی به تمام عیار بود. چون «فارکرای۴» بیشتر از یک بازی جدید، شبیه یک محتوای دانلودی طولانی و گرانقیمت با داستانی اعصابخردکن بود. اما انتقال فرمول «فارکرای» به چارچوب یک دنیای ماقبلتاریخی با تمام عناصر، ویژگیها و شگفتیهای منحصربهفردش خبر از این میداد که یوبیسافت قرار نیست دوباره محتوای بازی قبلی را با تغییر اسم و ظاهر کاراکترها کپی-پیست کند. ناگهان طرفداران شروع به نظریهپردازی کردند که چه میشود، اگر فرمول «فارکرای» در دنیای خطرناک و مرگباری پیاده شود که انسانهای تنومندش مشعل به دست میگیرید و به مبارزه با ببرهای دندانخنجری میروند.
سری Far Cry بعد از عرضه Far Cry 3 تبدیل به یکی از معتبرترین و محبوبترین IPهای شرکت یوبی سافت (Ubisoft) شد. اگر چه دو نسخه اول سری Far Cry نیز عناوین قابل قبولی بودند (مخصوصاً نخستین عنوان این سری که توسط کرایتک (Crytek) توسعه داده شده بود و در زمان عرضه حرفهای زیادی برای گفتن داشت) ولی در حقیقت این سومین نسخه شماره دار این سری بود که روحی تازه به کالبد آن دمید و باعث شد تا نام این سری بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها بیفتد. Far Cry 3 در کنار خلق محیطی پویا و دوست داشتنی، ویژگیهای زیادی را در دل گیم پلی خود جای داده بود و از لحاظ داستانی نیز عملکرد چشمگیر و خوبی داشت. تمامی این مسائل دست به دست هم دادند تا این عنوان به فروشی بیش از حد تصور سازندگان دست یابد و یوبی سافت نیز برنامههای زیادی را برای آن تدارک ببیند. پس از دو سال و در سال ۲۰۱۴ نیز Far Cry 4 به بازار عرضه شد و با وجود آن که به اندازه Far Cry 3 در خود نوآوری نداشت، اما، باز هم مورد توجه بازیبازان و منتقدان قرار گرفت و فروشی قابل قبول داشت. پس از گذشت مدتی، یوبی سافت تصمیمی عاقلانه گرفت، آن هم این که سعی داشته باشد تا باز هم در ساختار این سری تغییراتی را به وجود آورد تا مبادا نسخه جدید این سری تکرار مکررات باشد، و اینگونه بود که Far Cry: Primal پای خود را به این سری باز کرد، عنوانی فرعی (Spin-Off) که کاملاً با نسخههای قبلی این سری تفاوت داشته و به جای این که همچون نسخههای قبلی بازیبازان را به نبرد با دشمنان به وسیله سلاحهای گرم دعوت کند، مسیری متفاوت را در پیش گرفته است و میخواهد دنیای ده هزار سال پیش از میلاد مسیح را تبدیل به جولانگاه بازیبازان کند.
بدون شک یکی از بزرگترین نقاط قوت سری Far Cry گیم پلی جذاب و پرجزئیات آن است و در گیم پلی Far Cry: Primal نیز همچون نسخههای قبلی سری، تعداد زیادی ویژگی جالب توجه وجود دارد که باعث میشود تا بازیبازان از تجربه آن لذت کافی را ببرند. از همین ابتدا باید گفت که همچون Far Cry 4 که نسبت به Far Cry 3 پیشرفت چندانی از لحاظ مکانیزمهای گیم پلی نداشت، Far Cry: Primal نیز نسبت به دو نسخه قبلی سری دچار تغییرات بنیادینی نشده و به جرئت میتوان گفت که هسته اصلی گیم پلی به جز سیستم مبارزات، بدون تغییر مانده است. همواره سری Far Cry به دلیل داشتن یک سیستم تیراندازی (Shooting) روان و دوست داشتنی معروف بوده است. در جدیدترین نسخه این سری یعنی Far Cry: Primal به اقتضای عصری که بازی در آن جریان دارد، اسلحههای گرم به طور کل از بازی حذف شدهاند و این اولین و بزرگترین وجه تمایز گیم پلی این نسخه با نسخههای قبلی است. تاکار تنها میتواند از اسلحههای سرد و دست ساز استفاده کند و به همین علت سیستم مبارزات بازی کاملاً تغییر پیدا کرده و رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته است. در بازی انواع مختلفی از اسلحهها نظیر نیزه، تیر و کمان و … وجود دارد که برای از بین بردن دشمنان و حیوانات میتوانید از آنها استفاده کنید. همچون گذشته، امکان ارتقای اسلحهها و ساخت امکانات جدید برای آنها نیز در بازی وجود دارد و این موضوع باعث شده تا اسلحههای موجود در بازی تنوع نسبتاً قابل قبولی داشته باشند. البته متاسفانه، خود سیستم مبارزات بازی پس از مدتی جذابیت خود را از دست میدهد و بر خلاف نسخههای قبلی تا آخرین مرحله نمیتواند بازیبازان را روی صندلی میخکوب کند.
اگر قسمت سوم یا چهارم را بازی کرده باشید، دقیقا میدانید با چه چیزی طرف هستید. حتی سیستم کاراکترسازی و درخت مهارتهای «نخستین» نیز هیچ ویژگی تازهای نسبت به قبلیها ندارد. کماکان باید برای ارتقاهایی مثل «ترور دشمنان از ارتفاع» و «کشتن زنجیری نگهبانان» خودتان را به این در و آن در بزنید. اوج ضدحال وقتی است که با هدف چند ساعت دوری از زندگی تکراریتان به بازیهای ویدیویی پناه میآورید و در کمال تعجب میبینید آنجا نیز هیچ فرقی با ۴ سال پیش نکرده است! «نخستین» همان «فارکرای» آشنای همیشگی بدون تفنگ و نارنجک و آرپیجی است که البته با وجود نیزهها و تیروکمانها و بمبهای سمی و آتشینِ گوناگونی که در طول بازی بهدست میآورید، جای خالی کلاشینکفها و تکتیراندازهایتان هم پر میشود. اشتباه نکنید! «نخستین» به عنوان یک بازی تیراندازی (بخوانید: نیزهاندازی) اولشخص کار راهانداز است و شبکهی درهمتنیدهی شکار و ساختوساز و گشتوگذار بازی مثل ساعت کار میکند. مشکل این است که به عنوان کسی که برای سومین بار است که با چنین روندی روبهرو میشوم، بازی کوچکترین دلیلی برای ترغیب کردن من به پیمودن دوبارهی این جاده رو نمیکند
این درحالی است که نه سیستم مبارزهی بازی با توجه به جایگزینی تفنگهای گرم با سرد تغییر چشمگیری کرده و نه ماموریتها دارای هیجان، انرژی و چالش هستند. مهم نیست درحال راه رفتن در جنگل هستید یا درحالی که بدنتان شعلهور است باید با تیراندازی به کرهی ماه، آن را منفجر کنید؛ هیچ فرقی بین این دو وجود ندارد. اگر مبارزههای تنبهتن از حالت واقعگرایانهتری مثل مکانیکهای ضدحمله، جاخالی و دفاع بهره میبرد، اکشنهای بازی وضعیت جذابتری پیدا میکردند. اما الان فقط باید همینطوری به تکان دادن چماقتان ادامه دهید تا بالاخره سر و بدن کسی در مقابلش قرار بگیرد. ماموریتهای اصلی و فرعی هم بویی از هیچ پیچیدگی، ظرافت و عمقی نبردهاند. در دنیایی که چیزی به اسم «ویچر۳» وجود دارد که غافلگیری و زیبایی در تکتک مراحلِ بزرگ و کوچکش بافته شده است، «نخستین» با ماموریتهای «برو فلانی رو نجات بده» یا «فلان یارو رو بکش» بهطرز غیرقابلتحملی تاریخمصرفگذشته است.
حرف اخر
اگرچه امیدوار بودم «فارکرای: نخستین» با استفاده از قابلیتهای نحوهی زندگی غارنشینان، از اعماق تاریخ تجربهی تازه و «نخستینی» را در سبک خودش ارائه بدهد، اما محصول نهایی بیشتر شبیه چیزی است که در گذشته ساخته شده، تا اینکه از گذشته برای تحول بهره ببرد.
Verdict
Although i was hoping to face a masterpiece but this time ubisoft failed us and we just faced a mixture of previous farcrys which has nothing new to show in comparison of its competitors
ارسال دیدگاه