اگر اعلام کنم که یک توسعهدهنده یک بازی پلتفرمر به سبک Retro ساخته و منتشر کرده است، بعید است که این خبر در جامعه گیمرها نگرانی زیادی ایجاد کند. از این گذشته، امروزه علاقمندان به این گونه بازیها به سختی می توانند عنوانی برجسته در این سبک را پیدا کنند که واقعا ارزش وقت گذاشتن را داشته باشد. در میان این سیل عظیم عناوین مستقل، همچنان نمونه های تحسین برانگیزی را می توان یافت که مانند یک جواهر کوچک می درخشند و حتی توانایی رقابت با برخی از عناوین AAA را دارند. این صحبت ها در مورد بازی Rising Dusk صدق می کند که توسط یک توسعه دهنده انفرادی به نام Shinyuden ساخته شده و چیز کاملا جدیدی را به ارمغان می آورد.
این یک پلتفرمر معمایی فوقالعاده است که علیرغم ضعفهایش، چیزی از شاهکار بودن آن کم نمی کند. هزینه ساخت این بازی با موفقیت از طریق کمپین Kickstarter تأمین شده است و عناصر جالب حل پازل و طراحی سطح را با یک موسیقی متن فوق العاده ترکیب می کند و بر خلاف ظاهر ساده خود، گیم پلی نسبتا چالش برانگیزی دارد که برای چندین ساعت متوالی می تواند شما را سرگرم نماید.
داستان بازی Rising Dusk، کمی عجیب و غریب است. این بازی با الهام از داستان های فولکلور ژاپنی در یک دنیای دائمی نیمه روشن که حالتی گرگ و میش دارد، اتفاق می افتد، دنیایی که ارواح و غول هایی به نام Yokai در آن زندگی می کنند. ما نقش Tamako، دختر جوانی را بازی میکنیم که پس از دیدن یکی از این یوکایها، در دنیای آنها گرفتار می شود. آیا می توانیم از این دنیای گرگ و میش فرار کنیم؟ خب، موفقیت در این کار به مهارتهای پریدن و جمعآوری ما بستگی دارد (یا در این بازی، جمعآوری نکردن) زیرا بازی فاقد هر گونه عناصر مبارزه ای است و نمی توانید با این ارواح درگیر شوید که البته چنین فقدانی واقعا منطقی است.
از لحاظ گرافیک، این بازی در سبک معمول پلتفرمرهای دوبعدی از نمای جانبی یا اسکرول جانبی است، با تاماکو و یوکای های مختلف که در سبک انیمه ای زیبا طراحی شده اند. همه مراحل دارای پسزمینههای متفاوتی هستند، از شهرهای شلوغ و پر از راکونهای دزد که یک سکه را میدزدند گرفته تا گورستانهای ترسناک و زمینهای باز زیبا. انیمیشن همه عناصر موجود در بازی با نشاط و زیبایی خاصی طراحی شده و حال و هوای نسبتاً آرامی دارد و این ویژگی نبود مبارزه در بازی را به خوبی توجیه می کند.
نهایتا بدترین کاری که یک یوکای با شما انجام می دهد این است که یا یک سکه می دزدد یا شما را به عقب هل می دهد، بنابراین در حین بازی هیچ گونه استرسی ندارید و با خیال راحت می توانید به بازی کردن مشغول شوید. جلوه های صدا نیز عملکرد خوبی دارند و آهنگ های دلپذیری در سراسر بازی پخش می شود. این یک رویکرد مینیمالیستی و رضایت بخش برای جلوههای صوتی عمومی است.
اما اجازه دهید به بخش اصلی Rising Dusk یعنی گیم پلی واقعی و مکانیک جدید آن بپردازیم. از لحاظ کلیات مکانیک ها، با هر پلتفرمر دیگری که تاکنون دیده اید، گیم پلی واقعی معمولاً یکسان است: به اطراف می پرید، از دشمنان دوری می کنید و در مسیر خود تمام سکه ها را جمع آوری می کنید. معمولاً هر چه تعداد سکههای بیشتری را جمع آوری کنید، امتیاز بیشتری را کسب می کنید، اما در این زمینه Rising Dusk رویکرد کاملا متفاوتی را در پیش می گیرد و با تبدیل مکانیزم جمعآوری سکهها به یک تجارت پرخطر، ریسک زیادی را متحمل می شود.
بگذارید بیشتر توضیح دهم. همانطور که از مراحل عبور می کنید، با مناظر مختلفی روبرو می شوید که یکسری اعداد روی آنها نوشته شده است، خواه اینها بلوک هایی باشند و یا تکه هایی از کف زمین. عددی که روی هر بلوک نوشته شده نشان دهنده مقدار سکه هایی است که باعث شکستن آن می شود. بنابراین به عنوان مثال اگر یک بلوک دارای عدد ۴ باشد، همراه داشتن سه سکه یا کمتر خوب است و می توانید بدون هیچ ترس یا دغدغه ای روی آن بلوک راه بروید یا بپرید. اگر ۴ یا بیشتر داشته باشید، بلوک شکسته میشود و باعث میشود که سقوط کنید و یا اینکه آیتم های کلکسیونی مانند نوار کاست و گربههای طلایی که جمع آوری کرده بودید را از دست بدهید.
در ظاهر این یک مکانیک ساده است، اما به طرز شگفت انگیزی سخت است که از عادت گرفتن هر چیزی که در سر راهتان قرار دارد، دوری کنید. البته، گاهی اوقات لازم است بلوک ها را بشکنید و سپس مشکل معکوس اتفاق می افتد – آیا می توانید به اندازه کافی سکه بردارید و بدون شکستن بلوک اشتباه به جایی که باید باشید برگردید؟ این مکانیزم به خوبی در گیمپلی Rising Dusk پیادهسازی شده است و عملکرد فوق العاده ای دارد.
حرف آخر
با اینکه Rising Dusk دارای تعدادی ایرادات جزئی است، اما به عنوان یک بازی کوچک مستقل بسیار سرگرم کننده است. مکانیک سکه چیزی است که این عنوان را بالاتر از برخی پلتفرمرهای امروزی پیش پا افتاده قرار میدهد و روشی که بازی شما را محدود نمیکند یکی دیگر از نکات برجسته آن است. هیچ بخش آموزشی یا هیچ توضیحی در مورد سکه ها و اعداد وجود ندارد، فقط اینکه شما وارد دنیای بازی شده و به حال خود رها می شوید تا بفهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این رویکردی است که من واقعا آن را تحسین می کنم و در حالی که کشف اسرار آن دشوار نیست، ولی به کارگیری قوانین به مقدار مشخصی نبوغ نیاز دارد. اگر به دنبال بازی پلتفرمری هستید که چیز جدیدی را به ارمغان بیاورد، احتمالاً حدس می زنم که آن را در Rising Dusk پیدا کرده باشید. این یک بازی جذاب است و مکانیک جدید ضد سکه فقط کمی چاشنی اضافی را در اختیار می گذارد.
Verdict
While Rising Dusk has a few minor flaws, it’s a lot of fun as a standalone mini-game. The coin mechanic is what sets this title above some of today’s mundane platformers, and the way it doesn’t limit your gameplay is another highlight. There’s no tutorial or any explanation about coins and numbers, you’re just thrown into the game world and left to figure out what’s going on. It’s an approach I really admire, and while its secrets aren’t difficult to uncover, applying the rules requires a certain amount of ingenuity. If you’re looking for a platform game that brings something new, I’m guessing you’ve probably found it in Rising Dusk. It’s a fun game, and the new anti-coin mechanic just adds a little extra spice