Sir Whoopass: Immortal Death یک بازی نقشآفرینی شاد و سرگرمکننده است که خیلی خودش را جدی نمیگیرد. شما در نقش Sir Whoopass قرار میگیرید، کسی که از زندان فرار میکند و برای نجات جهان از چنگال شیطانی The Immortal به بیرون میرود، اما برای انجام این کار، او باید به سراسر جهان سفر کند و سیاهچالها را پاکسازی کند، که میزبان یک گوی انرژی هستند که مانع اطراف قلعه شرور در آسمان را روشن میکند و در طول مسیر، ۳ قطعه از یک مصنوع را که میتواند کون The Immortal را به لرزه درآورد، جمعآوری کند.
این بازی که از دو استودیوی بازیسازی Atomic Elbow و Aurora Punks میآید، یک عنوان اکشن ماجراجویی سوم شخص با حضور شوالیهای با قلبی از طلا است که با نام غیرمنتظرهی «سر ووپاس: مرگ جاودانه» شناخته میشود و قهرمان اصلی داستان را در حال فرار برای نجات جهان نشان میدهد.تا اینجا، خیلی عادی بود، درست است؟ خب، این بازی با تکیه بر طنز برای تأثیرگذاری، کمی غیرعادی بودن خود را به نمایش گذاشته است. در ادامه بیایید خودمان را در دنیای احمقانهی این بازی غرق کنیم و چیزهای بیشتری از آن بفهمیم.
با داستان شروع میکنیم و راستش را بخواهید کمی ضعیف است. ما سر ووپاس هستیم، بازی را در یک زندان شروع میکنیم و یک دشمن قسمخورده به نام The Immortal داریم. البته، هدف نهایی پایان دادن به این موجود جاودانه است، اما بین این دو نقطه پیچ و خمهای زیادی وجود دارد: آیا میتوانیم مصنوع افسانهایِ شکستدهندهی تبهکار (بله، واقعاً اسمش همین است) را پیدا کنیم و به سلطنت وحشت او پایان دهیم؟ آیا میتوانیم از طوفان جناسها، سر تکان دادنها، چشمکها و ارجاعات جان سالم به در ببریم؟ فقط شما میتوانید به این سؤالات پاسخ دهید.
از لحاظ گرافیک، نحوهی ارائهی بازی کمی عجیب است. مناطقی که ما به سبک سوم شخص کاوش میکنیم، به اندازهی کافی بزرگ هستند و خوب به نظر میرسند. منظورم این است که اینجا اسکایریم نیست، اما طراحی مناظر و غارهای مختلف و مکانهای دیگر کاملاً خوب هستند. حتی دشمنانی که با آنها روبرو میشویم، به همراه NPCهایی که میتوانیم با آنها تعامل داشته باشیم نیز خوب هستند، اما متأسفانه این طنز بازی است که شروع به خودنمایی میکند. اگر به شما بگویم که یکی از اولین ماموریتدهندگان راجر مورنینگ-وود نام داشت و دشمنان اسکلتی همگی Boner نامیده میشدند، متوجه خواهید شد که این «طنز» تا چه حد مورد توجه قرار گرفته است. بگذارید اینطور بگویم، من هنوز به هیچ یک از شوخیهای این بازی نخندیدهام.
البته انیمیشن شخصیتها خوب طراحی شده است، اما یک مشکل بزرگ وجود دارد و آن ظاهر شدن ناگهانی است. نوعی رادار در بالای صفحه وجود دارد و دشمنان خیلی قبل از اینکه روی صفحه نمایش داده شوند، روی آن ظاهر میشوند و فقط با نزدیک شدن ما به وجود میآیند. این برای کنسولی با قدرت سری X به اندازه کافی خوب نیست و بسیار مزاحم است. دوربین نیز کمی سرکش است، مانند بسیاری از بازیهای سوم شخص، و برای مثال، مسدود شدن دید شما از صحنه توسط یک درخت یا دیوار غیرمعمول نیست.
با صدای یک راوی خوب که مدام به ما میگوید چه اتفاقی دارد میافتد، به اندازه کافی خوب به نظر میرسد، اما باز هم، این با طنز آمیخته شده است، و باز هم، اغلب اوقات بیمزه است. یکی از بهترینها این موارد زمانی است که یک NPC که باید با او تعامل داشته باشیم به ما میگوید: «او قبلاً یک ماجراجو بود تا اینکه تخته سنگی را به سر او زد». این تقلید نوعی چاپلوسی است، درست است؟ به هر حال، در زیر همه شوخیها و جوکهای ضعیف، یک بازی مستقل به نام Sir Whoopass: Immortal Death وجود دارد که برای بیرون آمدن میجنگد؛ بازیای که اغلب اوقات با مشکل مواجه میشود.
متاسفانه گیمپلی بازی نیز چنگی به دل نمی زند، زیرا دو بخش اصلی این بازی مشکلاتی دارند. بله، گشت و گذار در محیط با برخی از نادرستترین پرشهایی که تا به حال در یک بازی دیدهام، آسیب دیده است و عبور از بخشهای پلتفرمینگ، تمرینی ناامیدکننده است. به نظر نمیرسد ریتمی در روند بازی وجود داشته باشد؛ گاهی اوقات نمیتوانیم به اندازه کافی بپریم، حتی اگر قسم بخوریم که از یک شکاف یکسان پریدهایم، در حالی که گاهی اوقات از روی پلتفرم لیز میخوریم، انگار کف پاهایمان از تفلون ساخته شده است. در کل، این روش خوبی برای گشت و گذار نیست.
مبارزات هم به همان اندازه ضعیف هستند و اگر بخواهم سیستمهای مبارزه را در یک مقیاس قرار دهم که از بازیهایی مثل Elden Ring در صدر قرار میگیرد، Sir Whoopass: Immortal Death جایی در زیرزمین قرار می گیرد. هر باس فایت به یک رقابت تن به تن تبدیل میشود، زیرا شما مدام به سمت باس مورد نظر ضربه میزنید و تا زمانی که یکی از شما بر زمین بیفتد، بهبود سلامتی پیدا میکنید. برخی از دشمنان اگر بلاک کنید واکنش بدی نشان میدهند و به شما این امکان را میدهند که چند ضربه وارد کنید، و برخی دیگر اگر جاخالی دهید، میافتند و دوباره به شما فرصت میدهند. با این حال، سیستم مبارزه به شدت مشکل دارد و اغلب ما را در حالی که دشمنان به ما ضربه میزنند، به شدت در جهت اشتباه قرار میدهد. نداشتن حالت قفل روی عملکرد واقعاً به شانس ما در اینجا آسیب میرساند.
خوشبختانه در Sir Whoopass: Immortal Death طیف گستردهای از سلاحها برای خرید و کلاهها برای پیدا کردن وجود دارد که همه آنها به تقویت برخی از ویژگیها کمک میکنند. چرخهای مخفی پنیر (اشاره به بازی اسکایریم) هم برای پیدا کردن وجود دارد، البته اگر بتوانید به آنها دسترسی پیدا کنید. با این حال، بقیه بازی خیلی تلاش میکند تا خندهدار باشد: مثل آن بچهای در کلاس است که باید مرکز توجه باشد و سعی میکند با خودنمایی و خودنمایی به آن دست یابد. اگر بخواهیم کمی از این استعاره استفاده کنیم، این بچه به ندرت تعادل شوخطبعی را به درستی رعایت میکند و اینجا هم همینطور است.
حرف آخر
با اینکه Sir Whoopass: Immortal Death در لیست بازیهای کمدی من قرار داده شده است، واقعاً چیز زیادی برای سرگرم کردن در آن وجود ندارد و بازیهای بسیار بهتر (و خندهدارتری) در مقایسه با این عنوان در فروشگاه Xbox One یافت می شوند. این بازی در یک ساعت و نیم اول خود خندهدار و تا حدودی گیجکننده است. اما بعد از مدتی، احساس میکنید که بازی خستهکننده شده است. شوخطبعی آن از بین میرود، مکانیکهای ضعیف بازی به جای سرگرمکننده بودن، آشکار و آزاردهنده میشوند.
Verdict
While Sir Whoopass: Immortal Death is on my list of comedy games, there really isn’t much to be excited about, and there are far better (and funnier) games to be found on the Xbox One store. The game is funny and somewhat confusing for the first hour and a half. But after a while, you start to feel like it’s getting boring. The humor fades, and the game’s weak mechanics become obvious and annoying rather than fun