نقد و بررسی Life Is Strange: Before the Storm

نقد و بررسی Life Is Strange: Before the Storm

اگر اهل بازی های رایانه ای هستید و باشید حتما با Life is strange آشنا هستید و یا اسم آن را شنیده اید، بازی که در ظاهر بسیار کوچک است اما در باطن خودش دارای داستانی به شدت قوی و جذاب میباشد که برای ساعات زیادی و روز های زیادی من را به شخصه سرگرم کرد، حالا امروز یک نسخه فرعی از این سری منتشر شده است، نمیتوان این را نسخه دوم نامید بیشتر شبیه به یک Spin off میباشد و نام این نسخه جدید Life Is Strange: Before the Storm مباشد، اگر نسخه قبلی را بازی نکردید و نمیدانید که چطور است تا آن را تهیه کنید یا خیر، ابندا باید به شما بگوییم که بله! این بازی ارزش خریدن دارد و به هبچ عنوان این سری را از دست ندهید، همچنین میتوانید نقد و بررسی آن را از اینجا مطالعه نمایید، اما بگذارید برویم سراغ دنباله ی آن بازی یعنی این نسخه از بازی، پس با نقد و بررسی Life Is Strange: Before the Storm از تیم نقد و بررسی Gamingles با ما همراه باشید.

ابتدا بگذارید راجع به تیم سازنده Life Is Strange: Before the Storm بگوییم، تیم سازنده این بازی تیم سازنده نسخه اول این سری نیستند و حالا یک استدیو کوچک دیگر وظیفه ساخت این نسخه را بر عهده گرفته است و خب این استدیو جدید نامش Deck Nine میباشد، تیمی که این بازی را ساخت همچنین باید به شما بگوییم که در این بازی این خواهید بود که صداپیشه شخصیت Chloe فرق خواهد داشت، البته بسیار سعی شده تا صدا این شخصیت شبیه به صدای نسخه اول باشد اما باز هم باید این را یک نکته منفی در نظر بگیریم.

اما بگذارید از این مباحث بگذریم و به جاهای بهتری برویم، اما به دلیل متصل بودن Life Is Strange: Before the Storm به نسخه اول این بازی از نظر داستانی شما باید داستان نسخه اول را بدانید تا بتوانید یک تجربه خوب از این نسخه از بازی داشته باشید و بدون دانستن داستان اصلی این مجموعه، بی شک شما تجربه خود را خراب خواهید کرد، پس اگر اجازه بدهید کمی راجع به داستان نسخه قبل بگوییم تا به داستان این نسخه برسیم، در داستان نسخه اول، داستان بازی اصلی درباره‌ دختری دبیرستانی به نام مکس بود. دختری که به دلایلی نامعلوم توانایی جا‌به‌جایی زمان را به دست آورده و تصمیم گرفته بود از این قابلیت برای نجات جان دوستش کلویی استفاده کند. مکس چندین بار جان کلویی را از مرگ نجات می‌دهد و هر بار در موقعیت‌های گوناگون به یاری او می‌شتابد. اما غافل از این که دستکاری‌های او در سرنوشت قوانین طبیعی را به هم ریخته و باعث شده اتفاقات عجیب و غیر عادی‌ای در شهر آرکیدیا بی رخ دهد، اما بگذارید بیشتر وارد داستان بازی در نسخه اول آن بشویم و بیشتر راجع به آن برای شما بگوییم، ایه و اساس داستان Life is Strange بر اساس تیتر پژوهشی که درباره‌ی وجود اثر پروانه‌ای در ریاضیات انجام شده بود شکل گرفته است. «آیا بال زدن پروانه‌ای در تگزاس می‌تواند موجب رخ دادن طوفانی در آفریقا شود؟» از منظر قوانین فیزیک، چنین اتفاقی ممکن است. همه‌ی این چیزهای عجیب و غریب زیر سر نظریه‌ای به نام «نظریه‌ی آشوب» (Chaos Theory) است که بیان می‌دارد در برخی از سامانه‌ها، با رخ دادن تغییرات بسیار کوچک، پیامدهای بسیار بزرگ حاصل می‌شوند.

این پدیده به اثر پروانه‌ای مشهور شده که به اشکال فراوانی در زندگی روزانه دیده می‌شود. اثر پروانه‌ای در علومی مانند اقتصاد، مدیریت، ریاضیات و… کاربرد دارد و صدالبته هسته‌ی اصلی داستان Life is Strange را تشکیل می‌دهد. جالب است بدانید که این موضوع پیشتر نیز توسط فیلم The Butterfly Effect مورد استفاده قرار گرفته، اما آیا این قضیه در این بازی چه کار هایی کرد و چه تاثیراتی در بازی گذاشت؟ اگر که نسخه اول را تمام کرده باشید بی شک متوجه خواهید شد که این قضیه ها چه تاثیری بر داستان بازی گذاشته بود ولی بگذارید برای کسانی که بازی نکرده اند بگوییم تا بدانند که در نسخه اول بازی چه قضایایی اتفاق افتاده است، تغییراتی که مکس در زمان حال انجام می‌دهد موجب رخ دادن تغییرات گسترده در آینده می‌شوند. نجات دادن زندگی کلویی باعث می‌شود طوفانی سهمگین بندر آرکیدیا را نابود کند. در حالی که اگر مکس چنین کاری را انجام نمی‌داد، این اتفاق به وقوع نمی‌پیوست. مکس در آخرین لحظات به این نتیجه می‌رسد که نجات دادن کلویی دلیل اصلی تمام این اتفاقات است. شکی در این نیست که فصل اول داستان زیبایی داشت و توانست توفیقات فراوانی را در شاخه‌های مختلف کسب کند. با این حساب کار تیمی که قرار است یک پیش‌درآمد از بازی کنونی بسازد واقعا سخت است. شاید همه چیز از شکست تیم دک ناین حکایت داشت پس بگذارید به سراغ نسخه جدید این مجموعه یعنی Life Is Strange: Before the Storm برویم تا ببینیم که این بازی توانسته است موفق عمل کند و به این مجموعه یک داستان قوی بدهد؟ مجموعه ای که تیم سازنده نسخه اول آن را یک شاهکار کرد، باید ببینیم که این تیم با این سری چه خواهد کرد، پس با Gamingles همراه باشید.

خب برویم سراغ داستان بازی Life Is Strange: Before the Storm که هسته ی اصلی سری بازی های Life is strange همین داستان آنها می باشد، در این بازی شاهد داستان کوتاه تری نسبت به نسخه اول این سری خواهیم بود، چرا که در نسخه اول شاهد ۵ قسمت بودیم که خب هر چند وقت یکبار یک قسمت منتشر می شد اما در اینجا شاهد ۳ قسمت هستیم که باز هم هر چند وقت یکبار یک قسمت از آم منتشر شد، این قضیه که در این بازی های Episode محور وجود دارد که هر چند وقت یکبار قسمت جدید منتشر میشود را به شخصه اصلا دوست ندارم چرا که باعث میشود تا داستان بازی در ذهن کم رنگ شود، اما در هر صورت بگذارید به داستان این نسخه بپردازیم، داستان این سه اپیزود پیش از وقوع اتفاقات اصلی رخ می‌دهد. زمانی که کلویی هنوز دختری نوجوان است و به وضعیت تلخی که در فصل اول بازی از او دیدیم دچار نشده. او طی اتفاقاتی با دختری به نام ریچل آشنا می‌شود و دوستی آن‌ها ادامه پیدا می‌کند و محکم می‌شود

. در این بازه‌ زمانی کلویی از مشکلات خانوادگی فراوانی رنج می‌برد. پدر او در حادثه‌ای جان خود را از دست داده و این اتفاق زندگی او را به کلی دگرگون کرده است. از طرفی مادرش پس از یک سال تصمیم گرفته مجددا زندگی زناشویی را از سر بگیرد و با مرد دیگری به نام دیوید ازدواج کند. کسی که کلویی تمام دلایل کافی را برای متنفر بودن از او دارد. بر خلاف کلویی، ریچل در خانواده‌ای آرام و سالم بزرگ شده و تا کنون هیچ گاه چنین مشکلاتی را در زندگی خود تجربه نکرده است. ریچل به معنای واقعی، نقطه‌ی مقابل کلویی است. او دانش‌آموزی کامل است که در هر زمینه‌ای که کلویی در آن ضعیف است، حرفی برای گفتن دارد. نمرات عالی، استعدادهای فراوان و احترام سایر دانش‌آموزان و معملمان چیزهایی است که ریچل و کلویی در آن‌ها صد و هشتاد درجه با یکدیگر اختلاف دارند. اما شاید همین اختلاف نجومی است که نهایتا آن‌ها را به یکدیگر رسانده، داستان بازی به آن قوی بودن داستان نسخه قبل نیست و شاهد لحظات هیجانی و سورپرایز های متعدد در داستان بازی نخواهید بود، یکی از دلایل این امر شاید این باشد که شما داستان نسخه قبل را میدانید و زمان نسخه قبل بعد از این نسخه است، پس شما میدانید که قرار است بعد از این جریانات چه اتفاقاتی رخ دهد پس آنقدر که باید به این داستان اهمین نمیدهید و فکر میکنید که میدانید آخرش چه میشود، خب بهتر است از داستان بگذریم و به بقیه ماجرای نقد و بررسی بپردازیم.

اما بگذارید از مشکلات این بازی نیز بگوییم در بازی اولین مشکل این است که داستانی که در بازی وجود دارد به قدرت داستان اول نیست و دیگر آن پازل های داستانی و گره های داستانی را در این بازی شاهد نیستیم و ایراد دومی که میتوان از این بازی گرفت انتخاب ها است، سازندگان جدید این سری سعی کرده اند تا با اضافه کردن یک قابلیت جدید در انتخاب دیالوگ ها بازی را جالب تر کنند و باید بگوییم که همینطور هم هست حالا شما میبینید که ذهن فرد مقابل شما در چه وضعیتی قرار دارد و چقدر مانده است تا به عصبانیت کامل برسد و … چیزی که واقعا خوب است اما بگذارید به شما بگوییم که این خوب بودن لحظه ای است و مشکل سیستم انتخاب در این نسخه از این سری در جایی مشخص میشود که شما متوجه میشوید که خیلی از این انتخاب ها اصلا در بازی تاثیری نداشته و خب این کمی آن شاهکار بودن همیشگی این سری را کم میکند.

اما گیم پلی بازی زیاد تغییرات مثبتی نکرده است و حالا شاهد گیم پلی کمتری نسبت به نسخه قبل هستیم Before the Storm نسبت به بازی قبلی از مکانیک‌های گیم‌پلی کمرنگ‌تری بهره می‌برد. شاید به همین خاطر است که سازندگان تصمیم گرفته‌اند برای جبران این وضعیت سیستمی به نام BackTalk را درون بازی طراحی کنند. این سیستم برای مواقعی طراحی شده است که کلویی وارد چالش‌های زبانی می‌شود. برای مثال مواقعی که کلویی قصد دارد کسی را با گفت و گو متقاعد کند و یا در شرایطی که سعی می‌کند در بد و بیراه گفتن از طرف مقابلش کم نیاورد، بازی از این سیستم استفاده می‌کند، که راجع به این سیستم جدید انتخاب دیالوگ در بخش قبلی نقد و بررسی صحبت کردیم و توضیح دادیم که این سیستم جدید به چه شکل کار میکند و واقعا هم چقدر خوب است و تاثیرات مثبتی در بازی ایجاد کرده است.

اما بدترین تصمیم سازندگان بازی تغییر موتور یا انجین این بازی از Unreal به Unity میباشد، درست است که گرافیک بازی دچار تغییرات مثبتی شده است و حالا گرافیک بازی واقعا بهتر و نرم تر است و همچنین فریم ریت بازی بالاتر و ثابت تر است اما همه این بهبود ها را میتوانستند با همان انجین قبلی Unreal نیز ایفا کنند و این مشکلاتی که این انجین یعنی Unity دارد را در بازی نبینیم، مشکلاتی که در سیستم آتش ها و افکت های بازی میبینیم واقعا بد هستند، افکت های بازی خیلی ضعیف و بی کیفیت هستند و دلیل این امر استفاده از این انجین میباشد، اما در کل باید گفت که تغییرات و پیشرفت های گرافیکی در بازی دیده میشود.

حرف آخر

Life Is Strange: Before the Storm یکی از بازی های سرگرم کننده به حساب میاید، صادقانه باید گفت که این بازی مانند نسخه اول یک شاهکار نیست و در داستان بازی کمبود هایی حس میشود اما باید بگوییم که به عنوان یک نسخه فرعی از این سری واقعا خوب است و میتوانید شما را برای ساعات زیادی سرگرم کند، هرچند که بازی کوتاه تر از نسخه اول میباشد.

Verdict

Life Is Strange: Before the Storm is a good entertainment but we have to say that this version of LIS is not as powerful as the first version and it’s not a masterpiece like the first version but still as a spin off, it’s really good and it can entertain you for hours and hours

8.5

نقاط قوت

  • بهبود گرافیکی خوب
  • موسیقی های خوب
  • نبود باگ
  • شخصیت پردازی خوب

نقاط ضعف

  • داستان ضعیف نسبت به نسخه قبلی
  • افکت های کم کیفیت
8.5 گرافیک
9 داستان
8.5 موسیقی
8 گیم پلی

ارسال دیدگاه