بازی Anodyne 2: Return to Dust بازی است که ظاهری ساده ولی بسیار پیچیده و سورئال است. سورئالیسم عبارت است از آن فعالیت خود به خودی روانی که به وسیله آن می توان خواه شفاهن و خواه کتبن و یا به هر صورت و شکل دیگری فعالیت واقعی و حقیقی فکر را بیان و عرضه کرد.”
سورئالیسم عبارت است از دیکته کردن فکر بدون وارسی عقل و خارج از هر گونه تقلید هنری و اخلاقی.به عقیده این گروه هر چیزی که در مغز انسان می گذرد (در صورتی که پیش از تفکر یادداشت شود)، یعنی مطالب ناآگاهانه، حرف های خود به خودی (که بدون اختیار از دهان بیرون می آید) و همچنین رویا جزو مواد اولیه ی سورئالیسم به شمار می رود.
سورئالیست ها بر این باورند که بسیاری از تصورات و تخیلات و اندیشه های آدمی هستند که انسان به علت مقید بودن به اخلاق و قیدهای اجتماعی و سیاسی و رسوم و عادات، از بیان آن ها خودداری می کند و این تصورات را به اعماق ضمیر پنهان خویش می راند. چیزی که میخواهیم نقد کنیم به این مبحث مربوط میشود.
بازی Anodyne 2: Return to Dust در ۱۲ اگوست ۲۰۱۹ منتشر شد در پلتفرم های Nintendo Switch, PlayStation 4, Microsoft Windows توسط شخص و شرکت های Analgesic Productions, Melos Han-Tani, Marina Kittaka, Ratalaika Games منتشر شده است با نقد و بررسی Anodyne 2: Return to Dust با ما همراه باشید.
بازی Anodyne 2: Return to Dust به خاطر موفقیت نسخه اول آن که یک بازی هیجان انگیز،فلسفی و تاحدی فکری است. که داستان،درونمایه و محیط سورئال است و هرچه بیشتر ما را با جریان سیال ذهن همراه میکند. داستان بازی از موقعی شروع میشود که در شهر به نام Newtheland که خاکستر و ناپاکی تمام ذهن همه رو فرا گرفته است.شرکتی به نام cenot روبات انسان نما،انسان نما از لحاظ هوش مصنوعی به نام Nova را به میسازد و برنامه ریزی میکنند وقتی نوا به هوش میآید سرایداری به نام C Paslmist او را راهنمایی میکند و در مورد هدف وظیفه ای که دارد براش توضیح میدهد. وظیفه او این است که این شهر بزرگ و عجیب،غریب و اسرار آمیز را که پر از انواع موجودات که به خاطر این خاکسترهای درون مغزشون رفتار عجیب و غریب،دچار یک سرگشتگی و خشم زیاد از خود نشان میدهند.
در این مسیر که نوا با موجودات مقابله میکند خود را کوچیک میکنه در ابعاد میکرومتر و وارد ذهن موجودات میشه که بازی از ۳ بعدی به ۲ بعدی تبدیل میشه که در قسمت گیم پلی توضیح خواهم داد.علاوه بر اینکه دنیای واقعیش حالت سورئال داره که آدم را یاد نقاشی های سالوادور دالی میندازه،درون ذهن موجودات چیزی فراتر از آن است که بشه توصیفش کرد وارد ذهن موجود میشویم تمام اسرار،افکار و احساساتش رو میبینیم و حس میکنیم بعد از کاوش در آن خاکستر رو پیدا کرده آن را بوسیله جاروبرقی مکنده که در بازوی نوا قرار دارد،خاکستر ها را جذب میکند و موجودات به حالت های قبلی برمیگردند. بازی در هر لحظه هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ گیم پلی تحلیل کرد.
نبردهای قبل از وارد شدن به ذهن موجودات معنی مشخصی ندارد ودرونمایه سورئال دارد،هرچه نوا وارد ذهن این موجودات میشود به یک درک از خود میرسد و باعث میشود به درون خود بنگرد و مفاهیم عمیق مانند اگزیستانسیالیسم یا همان فلسفه وجود خود را جستجو کند. علاوه بر یک سفر بیرونی و گذر در گوشه گوشه شهر پیش رو دارد نوا،سفری به درون خود را آغاز میکند که به مراتب پیچیده تر است.
گیم پلی بازی به نظر ساده که شامل پرش،قدم زدن و مکش است که یادآور بازی های نقش آفرینی پلی استیشن وان است ولی بسیار جذاب است و خلاقیت،نوآوری زیادی دارد.حتی دوربین بازی هم که فضای بیشتری در بر میگیرد یک حال نوستالژیک به ما القا کند.سیستم گشت زنی بسیار جالبی دارد برای حرکت در محیط بزرگ و عجیب و غریب بازی،نوا این امکان را دارد که تبدیل به یک ماشین مسابقه تبدیل شود که گشت زدن برای کشف چیزهای ناشناخته را جذاب میکند. چیزی که در مورد این بازی قابل توجه است گیم پلی بازی وقتی که در شهر هستی و وقتی که وارد ذهن موجدات میشی برای پاک کردن خاکستر که بازی از ۳ بعدی به ۲ بعدی تبدیل میشه و شبیه بازی سگا میشه. از سیستم مکش برای پرت کردن اجسام برای شکست دادن موجودات وخاکستر های درون ذهن موجودات استفاده میشه و همینطور معماهای جذاب که باید انجام بدی که بعد های مختلف ذهن دسترسی پیدا بکنی.
گرافیک بازی ساده است و حرفی برای گفتن ندارد ولی چیزی کخ بسیار جالب است طراحی آن است که تمام سورئال است که احساس گم شدگی،عجیب و غریبی در طول بازی احساس میکنی،طراحی گرافیک بازی درست است قوی نیست ولی یک احساس ابهام در بیرون و درون ایجاد میکنه که انگار چیزی که در اینجا است فراتر از واقعیت است چیزی که حتی جرات فکر کردن بهش را نمیتوانیم پیدا بکنیم.موسیقی بازی محشر است که در مواقع لازم ضرباهنگ آن تغییر میکند،در مواقع راه رفتن در محیط بزرگ بازی احساس گم شدگی و پوچی را القا میکند،یک حس گشت وگذار درونی تا بیرونی که بیش از ۵۰ آهنگ در آن وجود دارد که توسط Marina Kittaka ساخته شده است.
حرف آخر
بازی Anodyne است مفهومی با درونمایه سورئال با داستان پیچیده که بیشتر از ناخودآگاه نشات میگیره، گیم پلی جذاب و موسیقی عالی که هر لحظه به حس گم گشتگی و دنبال حقیقت وجودی کمک میکند. این بازی برای مخاطب عام بی معنی و مهمل به نظر میاد ولی برای کسانی که دنبال چیزی فراتر از عرف است گزینه خوبی است.
verdict
Anodyne is a concept with a surreal theme with a complex story that originates more from the subconscious, fascinating gameplay and great music that helps to feel lost and seek the truth of existence at all times. This game seems meaningless to the general public, but it is a good option for those who are looking for something beyond the ordinary