نقد و بررسی بازی Cloud Gardens

نقد و بررسی بازی Cloud Gardens

به من نگو، به من نشان بده. در نقد و بررسی بازی ها بارها و بارها این جمله را می شنوید. وقتی می‌ توانید عناصر را طوری طراحی کنید که بازیکن بتواند صرفا با انجام دادن آن، آنها را بیاموزد، به آموزش ‌ها تکیه نکنید. هنگامی که یک داستان را می توان به صورت محیطی بیان کرد، از توضیح دادن خودداری کنید. اکشن و ریتم در بازی را متوقف نکنید تا به بازیکن یاد بدهید روی کدام دکمه ضربه بزند. فقط یک HUD ساده به من نشان دهید و اجازه دهید آن را بفهمم. این همان چیزی است که مردم فکر می کنند می خواهند. اما اگر یک بازی آنقدر سختگیرانه به این قوانین طراحی پایبند باشد که بازی مبهم شود، چه؟ آیا یک بازی می تواند تلاش کند (به جای گفتن) تا حدی نشان دهد که بازیکن گیج بماند، مهم نیست که مکانیک اصلی چقدر ساده باشد؟ Cloud Gardens، به همان نسبت که سادگی در گیم پلی را ارائه میدهد ، به قلمرو عرفانی گیم پلی ناشناخته نزدیک می شود. در ادامه با نقد و بررسی بازی Cloud Gardens توسط وبسایت Gamingles همراه باشید.

 

به من نشان بده!

Cloud Gardens یکی از آن بازی‌ های تجربه سرد است که تقریبا بیشتر یک اسباب ‌بازی است تا یک بازی. برای بازیکنانی که حتی به داستان در بازی های زیاد اهمیت نمی دهند، ممکن است در ابتدای راه گیج کننده باشد. حلقه اصلی گیم پلی بازی Cloud Gardens ساده است. بازیکنان با یک دیورامای کوچک هنری پیکسلی شروع می کنند که بخش کوچکی از دنیای پسا آخرالزمانی را به تصویر می کشد. یا شاید فقط یک شهر متروکه است. مردم قبلاً اینجا ریاست می ‌کردند و واضح است که دیگر این کار را نمی‌کنند. تکه های کوچک زمین اکنون فقط توسط پرندگان اشغال شده است. به نظر می رسد تابلوهای خیابان، وسایل نقلیه رها شده، و پل های روگذر بزرگراه، نقش های اصلی را در اینجا تشکیل می دهند. دیوراماها واقعاً جذاب هستند و کیفیتی رویایی و مبهم دارند. چرخاندن آنها در اولین باری که آنها را می بینید و جزئیات کوچک را در نظر می گیرید سرگرم کننده است. بازیکنان دو راه اصلی برای تعامل با جهان دارند. آنها می توانند بذر بکارند، یا می توانند آشغال ها را کنار بگذارند. بازیکن با چند نوع دانه در اختیار خود شروع می کند، اگرچه بازی به سرعت تعداد بیشتری از این دانه ها را برای شما فراهم می کند. انواع مختلف بذر را می توان در مکان های مختلف کاشت. برخی از آنها را می توان مستقیماً در خاک فرو کرد، در حالی که برخی دیگر هنگامی که از سازه ها جدا می شوند رشد می کنند. دانه ها هنگام کاشت کمی جوانه می زنند، اما راه واقعی برای رشد آنها این است که زباله ها را در نزدیکی آنها قرار دهید. بازی مجموعه ای از زباله ها را در اختیار بازیکن قرار می دهد، از چمدان و کوله پشتی گرفته تا تابلوهای خیابان و ماشین های زنگ زده، که می توان آنها را مورد به مورد انتخاب کرد و در نزدیکی (اما نه روی) گیاهان انداخت که باعث شکوفایی و شکوفه دادن آنها می شود. هنگامی که گیاهان رشد کردند، بازیکن می تواند گل ها را جمع آوری کند تا دانه های بیشتری ایجاد کند.

 

مشکلاتی سر راه هستند!

به طور کلی، کنترل‌ها ناقص و نادرست هستند. از دکمه های ماشه برای بزرگنمایی و کوچک کردن صحنه، از دکمه های R1 و L1 برای چرخاندن آیتم ها و دکمه A برای قرار دادن اشیا استفاده می کنید. اما شما هرگز نمی توانید کاملاً مطمئن باشید که اقلام را کجا قرار می دهید. شبکه ‌ای که روی زمین ظاهر می ‌شود، به نظر می‌ رسد که ذهن خودش را دارد، ناپدید می ‌شود و بسته به موادی که قبلاً در اطراف آن قرار گرفته ‌اند، ظاهر می ‌شوند. اغلب، اقلامی که در زمین قرار داده اید، فرو می ‌ریزند و از نقشه می ‌افتند، یا بدتر از آن، روی گیاهانی که می ‌خواهید رشد دهید فرود می ‌آیند و مجبورید کاملا آنها فراموش کنید. به نظر می ‌رسد که هرگز نمی توانید زاویه مناسبی را برای دیدن دقیق آنچه که می خواهید، یا قرار دادن دقیق اقلامتان پیدا کنید. نکته مهم هم اینجاست، که همانطوری که اشاره شد، هیچ یک از اینها به وضوح برای بازیکن در طول بازی بیان نشده است. شما فقط کنترلر را برمیدارید و شروع به بازی کردن می کنید. در ابتدا فقدان جهت دهی بازی توسط آموزش می تواند بسیار جذاب باشد و از گذاشتن مخروط ‌ها و چمن ‌های خیابانی با دقت لذت خواهید برد و صحنه ‌های کوچک دلپذیری برای تکمیل اهداف بازی خلق خواهید کرد اما طولی نخواهد نکشید که ناامیدی به بازی اضافه خواهد شد. در نهایت متوجه خواهید شد که با عصبانیت یک کوله‌ پشتی را در همه جا جابجا می‌کنید تا سعی کنید ۲% آخر را آن مرحله را تکمیل کنید. مشکل این است که از آنجایی که هیچ پارامتری در تکمیل مراحل به وضوح بیان نشده است، دانستن اینکه گاهی اوقات چه کاری باید انجام شود دشوار است. گاهی اوقات، دوربین پس از اتمام از یک دیورامای کوچک بیرون می ‌آید تا نشان دهد که در واقع یک قطعه کوچک از یک صحنه بزرگ ‌تر است.

 

 

زیباست!

همانطور که بازیکن در کمپین پیشرفت می کند، موارد بیشتری برای استفاده در حالت خلاق باز می شوند. حالت خلاق به بازیکن اجازه می دهد تا به صدها آیتم دسترسی داشته باشد، که با آنها می توانند دیورامای خود را ایجاد کنند. این حالت در واقع بسیار خلاقانه و باحال است، و هر بازیکن می ‌تواند بازیکنان خاصی را هنرمندانه ببینند که ساعت ‌ها در اطراف دست و پا می‌زنند و مناظر شهری کوچک خود را می‌ سازند. اما مشکلات کنترلی که در بالا ذکر شد مانع از این حالت می شود و این حالت را برای لذت بردن کمی بیش از حد سخت می کند. چیزی در این حالت از نظر موضوعی در جریان است که بسیاری از مردم از آن استقبال خواهند کرد. تعامل بین انسان و طبیعت و اینکه کدام طرف در نهایت در فشار و کشش آن نبرد نه چندان ابدی پیروز خواهد شد.

 

حرف آخر

در حالی که نمی‌توان Cloud Gardens را به خاطر جلوه ‌های بصری جالب یا تم ‌های جذابش سرزنش کرد اما، این موارد مثبت در نهایت به دلیل کنترل‌ های ناقض و یک حلقه گیم ‌پلی تا حدی مبهم، زیر سایه قرار میگیرند. بسیاری از بازیکنان احتمالاً از جنبه خلاقانه این بازی لذت خواهند برد، اما برخی دیگر تعجب خواهند کرد که چرا صحنه های کاملاً زیبا را به زباله دانی می زنند.

Verdict

While Cloud Gardens can’t be faulted for its cool visuals or catchy themes, these positives are ultimately overshadowed by clunky controls and a somewhat vague gameplay loop. Many players will probably enjoy the creative aspect of this game, but others will wonder why they trash perfectly beautiful scenes.

8.9

نقاط قوت

  • گرافیک بصری جذاب
  • ایده گیم پلی نو
  • موسیقی متن دلنشین
  • داستان عمیق

نقاط ضعف

  • کنترل های بد
  • دوربین نامطمئن
8 گرافیک
7.5 گیم پلی
10 داستان
10 موسیقی